استاد شهریار ، غزلسرای پرآوازه ی ایران زمین
قصیده ی زیر را برای آیت الله هاشمی رفسنجانی# سرود .
پای خطبه# های رفسنجانی#
ای غــــریو تو ارغنون دلــــم !
سطوت خطبه# ات ستون دلم !
خطبه های نماز جمعه ی تو
نقشه ی حمله با قشون دلم
چه فسونی ست درفسانه ی تو
که فسانه ست از او فسون دلم
با دلی لاله گون تو را گوشم
ای لبت لعل لاله گـــــون دلـم !
چشمم از نقش تو نگارین است
می نگاری مگـــر به خون دلــم
عقل من پاره می کند زنجیر
که بـــه سر می زند جنون دلم
من هم از آن فن و فنون دانم
کــــه جنون زاید از فنـــون دلم
وز مواعظ کــه می کنی آنگاه
صبر می زایــــد از سکون دلم
انقلاب من از تو اسلامی ست
که حریفی به چند و چون دلم
گــــوهر شبچراغ رفسنجان !
ای چراغ تــو رهنمون دلــــم !
کفّه ای هم تـــراز خامنه ای
در تـــــرازوی آزمـــون دلـــــم
بازوان امام ، آن کـه دگـــــر
بی قرین است در قـرون دلم
چشم امّیـــدی و چراغ نویــد
هم شکوهیّ و هم شگون دلم
در رکوع و سجود خامنه ای
من هم از دور سرنگون دلم
خاصه وقت قنوت او کز غیب
دست ها می شود ستون دلم
او به یک دست و من هزاران دست
با وی افشانم از بطون دلــم
عرشیان می کنند صف به نماز
از درون دل و بـــــرون دلــــم
من برونی نیم ؛ خدا دانــــد
کاین صلا خیزد از درون دلم
دل مدیون سبک شود بارش
که ادا می شود دیــــون دلم
پیـــــرم از چرخ واژگون و علیل
بشنو از بخت واژگـــــون دلم
چون کمانی خمیده ام ؛ لیکن
تیر آهی ست در کمون دلم
طوطی عشقم و زبان ازبــــر
جمله ماکان و مایکــــون دلم
در ترازوی سنجشم مگـــــذار
ای کم از عشق تو فزون دلم !
درس من خارج است وحاشیه نیست
که دگــــر فارغ از متـــون دلم
درسی و بحثی از تن و جان نیست
دل به جانان رسیده ( جون دلم )
شهریارم ؛ لسان هاتف غیب
شعر هم شأنی از شئون دلم
استاد محمّد حسین شهریار
تبریز ــ 4 آبان 1363 خورشیدی
عبدالله موحّد...برچسب : نویسنده : koopal بازدید : 178