دوست من !
دوست من !
در جایگاه انسانی خویش که می تواند سر بر آسمان ارزش ها
بساید ، قدردان آنچه که در اختیارت گذاشته اند باش . با نگاهی بـه
کاستی هــــا خود را مباز و تلاش کن جایگزینی برایشان بیابی و با
نگاهی به منش های زیبایی کـــــه داری مغرور مشو و از آنان برای
شکوفایی رفتارهـــــای دلنشین تر بهره ها ببر کــــه کمال آدمی در
انتهای همین گذار است .
ما با شتابی تند بــه پایان خویش نزدیک می شویم . امروز روز
دیگـــری ست ؛ بسان فردا هم نیست . در پایان راه کــــه چند گام
از ما جلوتر است ، تنهایی ماست کــــــه همراهیمان می کند و ما
می مانیم و آینده ای دیگرگـــونه . در این فرصت دنیایی ، نه تو باید
مانند من باشی و نه من باید چون تو باشم ؛ بهتر آن است هرکــه
در جای خود و با اندیشه ی خود باشد و به احترام دیگری برخیـــزد
و بــــد کسی را نخواهد . در چنین حال و هوایـــی همه می توانند
تا چکاد خواست های راستین پرواز کنند .
شناخت اندازه هــــا در پهنه هـــای ارتباط بشری ، مشعل راه
می شود و ما را آسانتر به منزل هــای معرفت راهنمایی می کند .
« گلستان سعدی » دستیابی بـه کمال مطلوب را با استادی تمام
به ما نشان می دهد و در لحظه لحظه های آرمانی ، یار راه شده ،
استعدادمان را با جلوه های ناب آموزش هماهنگ می کند .
من و تو باید بتوانیم در کنار هم زندگی بخردانــه ای داشته ــ
باشیم . بــــی ریا و آزاده به پیش رفتن ، هنر بزرگی ست کــــه در
صورت داشتن اراده ای درخور ، صحنه هــای زندگانی را با رایحه ی
دلنوازی ،آکنده از عشق و آرزو کرده ، ما را در بلندای آگاهی و امید
از خودخواهی ویرانگر تا دیگر خواهی شکوهمند رهنمون می شود.
هژبر پاکزاد
19 خرداد 1396 خورشیدی
عبدالله موحّد...برچسب : نویسنده : koopal بازدید : 222