گلگشت
1 سخنم گوهر زیبنده ی هر انجمن است
پرچم شعر دل آویز برافراختن است
2 یادی از غیرت استاد سخن ، فردوسی
آن سراینده ی نام آور شعر کهن است
3 من به شمشیر قلم ، شاعر دشمن شکنم
که در این عرصه چو جنگاوری تهمتن 1 است
4 هر دم این طبع خداداده مرا می خواند
که کنون بار دگر وقت غزل ساختن است
5 چامه ام نقش وفا ، بستن آذین صفا
شرح دلباختگی های اُوِیس قَرَن 2 است
6 نغمه ی هر غزل دلکش گلگشت سحر 3
در خیالم چو هم آغوشی باد و گَوَن است
7 در هوای سخن سعدی شیراز به عشق
آرزویم به گلستان ادب پــــرزدن است
8 در بیانم همه جا مهر اهورا برپاست
لیک بیگانه ترین هنرم اهرمن است
9 تا که آید به میان ، مرتبه ی شعر دری
پیش چشمان دلم ، پرده ی باغ عدن 4 است
10 شعر من جلوه ی عشق است و پیام آور جان
شرح اندیشه ی ژرفای دل پاک من است
11 گوش کن با دل و جان ، شعر گهربار هژبر
«گوهر پارسی»5 آن،این که «سپهر سخن»6 است
هژبر پاکزاد
10 آذر 1395 خورشیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ــ کنیه ی رستم ، پهلوان باستانی ایران
2 ــ اویس قرنی در زمان پیامبر (ص) می زیست و در زمان او مسلمان شد ؛
ولی نتوانست با ایشان دیدار کند . علاقه ی وی به پیامبر و پیامبر بـــه او
معروف است .
3 ــ موسیقی سحرگاهی
4 ــ بهشت جاوید
5 ــ دیوان « گوهر پارسی »
6 ــ دیوان « سپهر سخن »
عبدالله موحّد...برچسب : نویسنده : koopal بازدید : 182